هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]

اینجا کسی برای تو تب هم نمی کند

من راضی ام به مرگ ، اگر راضی ات کند...



مهدی صفی یاری ::: دوشنبه 89/3/31::: ساعت 9:19 صبح نظرات دیگران: نظر

امشب هم

به دلتنگی تو دارد می گذرد

امام جواد (ع) :  عالمان به سبب زیادی جاهلان غریبند.

یا غریب زمان ......

توی قر آن خوانده ام...یعقوب یادم داده است:

"دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است "



مهدی صفی یاری ::: جمعه 89/3/7::: ساعت 1:8 صبح نظرات دیگران: نظر