• وبلاگ : پري براي پريدن
  • يادداشت : به بهانه فردا...جمعه
  • نظرات : 4 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    786

    حاجي سسسسسسسسسسللللاااااااااااااااااااااااااااام

    اين مدت رو نيومدم كولاك كردي . خيلي عالي بود .مخصوصا يوزارسيف و دلداداش. خيلي مرسي . بابا يكي نيست به اين سا ايرانيا بگه كه بيان ببينن هر روز بهتر از ديروز يعني چه. اين قدر نگيد سا ايران هر روز بهتر از ديروز بابا باور كنيد پر پرواز 58 پارسي بلاگ دات كام هر روز 10 بتوان ان بار بهتر از ديروز .

    به بهوونه يوزارسف يه خورده اطلاعات بدم جيگرتون حال بياد .

    منبعشم درست باشه يا نه با كرام الكاتبين (كتاب معماهاي پيامبران نوشته ي م.مير معصومي انتشارات لاهيجي )

    اول بگم كه ابرهيم ---- اسحاق -------- يعقوب-------يوسف

    يعني حضرت يوسف نتيجه ي ابراهيم نوه ي اسحاق پسر يعقوب نبي.

    اگه بهتر بگم متوجه شيد يعني يعقوب نوه ي ابراهيمه و يسف پسر او .

    حضرت يعقوب يه دقلو داشته بنام عيص كه زود تر از او به دنيا اوومده.

    حضرت يعقوب دوتا زن بنام هاي ليا و راحيل داشته كه از اونها 12 پسر داشته .

    آن حضرت در فلسطين و در سرزمين كنعان به پيامبري برگزيده شد.و در مصر وفات يافت و جسد پاك آن حضرت در فلسطين دفن شده است. نام آن حضرت 16 بار در قران اوومده .

    و اما حضرت يوسف

    در هفت سالگي خواب ستارگان و خورشد را در حال سجده كردن به او مي بيند.

    هفت سال داشت كه برادران (مهربانش ) او را در چاه انداختند .و سه روز در چاه بود.

    بعد از آنكه حضرت سه سال در خانه عزيز مصر بود آرام آرام زليخا عاشق او مي شود.

    حضرت يوسف 18 سال در زندان بود.

    نام مادرش راحيل بود. برادر تني او بنيامين نام داشت .

    120 سال عمر كرد و بنابه به روايتي 110 سال .

    نام آن حضرت 21 بار در قران كريم آمده .

    و اما يك روايت جالب از پيامبر اعظم (ص):

    نيمي از حسن و زيباييها به حضرت يوسف اعطاء شده است و نصف ديگر آ‏ن به تمام مردم داده شده است.(قصص النبياء جزائري ص 160).

    جاي تشكر برام دعا كنيد.

    ان شاالله مفيد بوده باشه .

    حاجي جان احتمال قريب به يقين دعاي توسل دانشگاه باشم . اگه رسيدم بعد از پياده شدن اول كارم زيارت شماست.

    يا حق

    پاسخ

    بميري حميد....