سلام بر آقا مهدي بزرگوار:
توي شعري كه گفتيد خيلي حرفها توش پنهان بود.
اونايي كه اهل دلند انشاءالله ميفهمند.
قلمتون پايدار.
التماس دعا.
هر کي اين نوشته هاي منو ديد و خواند.....
عرفه خيلي محتاجم به دعاتون.
برادر حقيرتونو يادتون نره.
سلام برادرم . كم كم فهم شعراتون داره سخت ميشه ..شايد اين قاتلي باشه كه ميسوزونه ولي اثري كه به جا ميذاره خوشاينده! اين شعر رو از كيهان براتون نوشتم ...
به اوج نقطه پايان خود يقين دارد
زمين چقدر بگردد براي ديدن تو كدام شب خبر از روز آخرين دارد؟ من فلك زده دور از تو مرده اي هستم
كه حال و روزم؛ اياك نستعين؛ دارد دلم گرفته و كم مانده تكه تكه شود شبيه منطقه اي كه هنوز مين دارد دوباره سفره ي عيد از نبودن تو پر است قبول نيست؛ مگر انتظار سين دارد؟!
سلام طلبه.
چه قدر شعرهايت قشنگند.
چه قدر راحت شعر گفته اي.
مواظب باش آخوند نشوي كه دلت سنگ مي شود و شعرهايت سنگين.
اعتراف مي كنم سروده هايت پري براي پريدن به آدم مي دهد.
به تلافي سرود هاي قشنگت هديه اي برايت دارم:
آرزو مي كنم آن قدر به حقيقت نزديك شوي كه پرهايت همه بسوزند.
سلام
عالي بود
موفق باشيد
يارب
مثل هميشه روح ارام طبع روان وكلمات كه ميشند ،همان كه خداوند بهشون قسم ياد ميكنه(ن والقلم ومايسطرون)
رحمت خدا برشما باد.
التماس دعا
يا علي
سلام حاجي
احوال شما
خيلي ارادت داريم
فكر كنم الان داري دعاي توسل مي خوني
دارم ميام ببينمت
ياحق
طبعت روان تر از غزل باران !
سلام و عرض ادب به محضر شريف شما برادر صفي ياري گرامي
طبعتان روان و قلمتان تواناتر باد.
موفقيت هاي بيشتري براي شما در زمينه رشد و توسعه ي فرهنگ و ادب تمنا دارم.
بسيار جالب بود
اگه اين شعر رو خودت گفتي كه بيشتر جالب شد
منم بعضي وقتا شعر مي گم
اما نه به خوبيه شعر شما