• وبلاگ : پري براي پريدن
  • يادداشت : دخترهاي خوابگاهي بخوانند
  • نظرات : 5 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    786

    حاجي من سلللللللللللللاااااااااااااااااااااااام

    دلم خيلي برات تنگ شده . امسال كه از پا منبر بودت بي بهرم . ولي صداتو هر هفته مي شنوم . وقتايي كه برنامه داري بچه ها زحمت مي كشن قسمتي از مراسم رو با موبايل برام مستقيم پخش مي كنن . لحظه شماري مي كنم كه عاشورا لااقل اونجا باشم . حواست رو هم خوب جم جم كن كه خدايي نكرده گلوت سرما نخور يه شال هميشه همراه داشته باش به فكر خودت اگه نمي خواي باشي به فكر اونايي باش كه برا نشستن پا منبرت لحظه شماري مي كنن اگه سرما بخوري ديگه هيچي.

    بابته اين خانمه هم خيلي ناراحت شدم. ولي حاجي اين دخترا به حرف كسي گوش نمي كنن همه سر ته يه يكين (خانما ببخشن) همه حزب بادن،خيال مي كنن كه همه چي حاليشونه مخصوصا اين دانشگاهياش.به قول شما مي خونن و مي رن . راستي اگه كاري از دست من بر مي آد دربست در خدمتم.

    جان حاجي تو مراسمات مريض هميشگي رو فراموش نكني .

    به خونواده سلام برسون.

    ثانيه هاي دقايق رو برا ديدنت ميشمرم.

    يا علي

    پاسخ

    حميد جان خيلي بزرگواري ..من چند بار به تو گفتم اينجوري ننويس اينجا ...ملت فكر مي كنن چه خبره !!!!خواهش ازت دارم اينقدر حرف الكي نزن وگرنه چشماي قشنگ ات رو به محض زيارتت در ميارم ....دوما تو كه اينقدر مهربوني و دلتنگي داره مي كشتت بايد زن بگيري ....من هم منتظرهستم تا محرم صفر تموم ....ممنون كه به فكر من هستي عزيزم ...در مورد سرما خوردن و اينها هم بهتره دعا كني ..هر چي خدا بخواد ..اگه بخوان نوكرباشيم هستيم اگه نخوان جارو مي كشيم ....من محتاج دعاي صميمانه حميد گلم هستم ...مخلصتم به علي ..يا علي