786
سلام بر حاجي خودم
از فرسنگ ها دور تر از تو مي نويسم بلكه مرهمي باشد بر دردهاي نه چندان پر دردمان.
ما را بي تو بودن دردي سخت است و با تو بودن را به يادگار داريم در گذشته ي نه چندان دور . چه در س ها و پندها گرفتيم چه روضه ها و داستان ها كه شنيديم همه را به يادگار در مخيله ي نه چندان پر كارمان ثبت كرديم تا شايد نه شايد بلكه حتما در زندگي از آن استفاده خواهيم كرد تا كه اگر از بانيان و آماده كنندگان و فراهم آوردگان زمينه ي ظهور نباشيم لا اقل از به تاخير انداختگان ظهور آن حضرت نباشيم هر چند كه همين طوريشم هستيم . مي گفتي و مي خواندي تا كه ما اگر آدم نشويم بلكه از اين ناآدميت بيشتر درو نشويم و پست تر از اين نباشيم و نشويم. عاشقي و عشق را از تو به يادگار داريم البته نه همه امثال تو توباشند و مثل تو . نه . چنين نخواهد بود چون اگر بود وضع ما اينك چنين نبود . لحظه ها را مي شمارم تا دباره در آغوش گرم و دوست داشتنيت جاي بگيرم و آرام گيرم . دوستدار هميشگيت حميد.انشاءا... مثل هميشه دعاگويم باشي نازارگم.
21 بهمن دانشگاه مي آم حتما مي آم زيارت
يا علي مدد.