تنها...
قفس گشودي ام و اختيار بخشيدي
همين كه از قفست پر زدم ، زمين خوردم ...
سلام آقاي صفي ياري
من از دوسه هفته پيش پيگير مطالب اينجا بودم ولي توفيق نشد نظراتمو به شما هم بدم. البته اگه لايق باشم كه تو وبلاگ زيباتون نظري بذارم
مي خواستم بگم چرا مداحا فقط از حقيقت عاشورا بي آبي و شهادت اصحاب و اولياا... رو ميگن چرا به چيزاي ديگش مث تاثيرات قيام حسيني عاشورا هيچي نميگن؟؟؟؟ شايد شما بتونيد اين سوالو جواب بديد. منتظرم......
با اجازه
السلام عليك يا ابا عبدالله
حال كه او به ما ياد داد "كل ارض كربلا و كل يوم عاشورا" و به ما آموخت: همه جا كربلا و همه روز عاشورا است، اينك ما در عاشورا و كربلاي خود چه ميكنيم؟ آيا اگر ما هم در صحراي كربلا بوديم، باز هم حسين تنها نميماند؟ آيا اين سوال لرزه بر اندام ما نميافكند و تصور شريك جرم بودن در ريخته شدن خون حسين (ع) خواب را از چشمان ما دور نميكند؟
التماس دعا
هوالمحبوب
سلامامام حسين مي فرمايد: حقا که مومن ، خدا را حافظ خود گرفته و گفتار او را آيينه خود گزيده است. گاهي در اوصاف مومنان چشم مي دوزد و گاهي در ويژگيهاي سرکشان مي نگرد. از اينرو بهره وري او از کلام خدا، در لطايف و در ژرفاي معرفت خود غوطه ور است، از هوشمندي خود، در بلنداي يقين جايگزين است و در پاکي خود استوار
است
يا علي
يادتان باشد لباس مشكي ام را تا كنيد
گوشه اي از قبر من اين جامه را هم جا كنيد
كاش من در شام تاسوعا بميرم تا شما
خرجي ام را نذر خرج ظهر عاشورا كنيد
.
سلام دوست عزيز
انجمن هاي گفتگوي جامعه مجازي منتظران حضرت مهدي (عج) افتتاح گرديده است !
و ما منتظر حضور سبز ، فعاليت و همکاري صميمانه شما دوست عزيز و گرامي هستيم .
و همچنين شما مي توانيد وبلاگ تان را در انجمن معرفي وبلاگ سايت ما معرفي ( تبليغ رايگان ) نماييد !
اللهم عجل لوليک الفرج
به اميد ديدار
http://mahdiclub.ir
سلام .
عاشوراي حسيني رو به شما تسليت مي گويم ....
به ما هم سري به زنيد.
عزاداري هاتون قبول باشه انشاء الله.
نمي دونم چرا، ولي هميشه برخلاف خيلي ها که ده روز اول محرم عزاداري مي کنند و اشک مي ريزند و بعد از شام غريبان از عزا بيرون ميان؛ من ده روز اول تا روز عاشورا دلم خوشه به اينکه چنين روزي امام حسين عليه السلام هنوز زنده است و در کنار خانواده اش.
حتي زماني که همه ياران امام شهيد شدند، دلم خوشه که امام هنوز تنها نيست و ابالفضل العباس را داره. اما وقتي علمدار کربلا به زمين ميافته و ديگه بلند نميشه، ديگه بي تابي هاي من شروع ميشه و ...
اهل بيت امام بعد از واقعه کربلا چه ها کشيدند!!!
خدا توفيق داد و بالاخره تونستم به زيارت خانم بروم. نايب الزيارة شما و خانمتون هم بودم.
بيان شوق چه حاجت كه شرح آتش دل
توان شناخت ز سوزي كه در سخن باشد
...
اين روز ها دنبال يه حال و هواي ديگه ام ...
... و هستم ؛ اما بدون ققنوس ...
حال و هوايي كه بعضي ها !!! ازش به دوران جهالت نام بردن ...
به نام خدا
سلام ! آي عجب حالي مي ده آدم صداش برا مولاش بگيره ... كلي حال مي كنه باهاش . نه ؟ ... جمله ي آخر آتيشم زد ...
ممنون كه سر مي زنيد ...دعا كنيدبراي همه ...برا ما هم دعا كنيد به چيزي كه مي خوايم ...
سلام
ببخشيد توي اين مدت درگير امتحانا بودم.
آقا...من هنوز توي حال و هواي اين آهنگم...همين كه رو وبلاگتون گذاشتين. بدجوري دلمو تكون داده...
آخه كامپيوتر هاي دانشگاه اسپيكر نداره...من هم كه تازه رسيدم خونه...خلاصه اينكه دستتون درد نكنه.
اما اين شب هاي سينه زني عجب فضاي قشنگي داشت مسجد دانشگاه ما...اي كاش مي تونستم بيشتر بمونم...وقتي آدم صداي اين سينه ها و گريه ها رو مي شنوه خيلي احساس كوچكي مي كنه در مقابلشون...نمي تونم حس واقعيمو بيان كنم، ولي اين آهنگه داره همه چي رو مي گه...
خوش به حال شما كه توفيق داشتين حداقل صداتون واسه آقا بگيره...شايد اون دنيا همين گلوي گرفته به كمكتون بياد...
براي ما هم دعا كنيد كه خيلي خيلي محتاجم.
يا حق...