786
سلام اي جايگزين تمام آرزوهاي دور و دراز من
الان كه دارم برات مي نويسم تو كا في نت شهرمونم و فرسنگ ها از تو از دانشگاه از صداي دلنشيني كه افتخار اين رو داشتم يك بار ديگه تو دعاي توسل بشنوم و هفته ي پيش شنشيدم از بچه هاي خوب و دل گرم و ساده اي كه هر هفته لحظه شماري مي كنن تا تدركات مراسم دعاي کميل و توسل رو آماده كنن از گريه هاي بلند بلندي كه با آن جز اظهار شرمندگي در مقابل صاحبمون نداشتيم از تو از مهدي ، عبدا... ، ابوالفضل ، صالح ، عباس و تمام عاشقان اهل بيتي دورم و هميشه خداوند را به خاطر آشنايي با آنها شاركرم و خاطرات با شما ها بودن رو با نگاه كردن به فيلم مراسمات گذشته به ياد مي آورم . هميشه من رو دعا كن چون محتاج دعايم
آرزومندم ان را كه تو آرزومندش هستي .(حاجي جان البته از اين آرزوها زن گرفتن رو بي خيال شو وگرنه به عمه اينا گزارش كتبي مينويسم اون وقت كوثر خانم كلاس دومي خوب بلد كه چطوري حالتو بگيره)