شعر زيبايي بود
نوشتمش
با سلام
خواستم تشكر كنم از حضورتون تو وبلاگ كوثر و جواب زيباتون ممنون كه حقايق مفيدي رو در باره زنان گفتيد و ما رو تنها نزاشتيد خوشحال شدم با وبلاگ شما اشنا شدم همه پست هاتونو به صورت كلي ديدم
چه روزها که يک به يک غروب شد نيامدي
چه بغضها که در گلو رسوب شد نيامدي
خليل آتشين سخن تبر به دوش بت شکن
خداي ما دوباره سنگ وچوب شد نيامدي از ابتداي هفته ام در انتظار جمعه ام
صبح نه ،ظهر نه، غروب شد نيامدي
سلام
بسيار اشعار قشنگكي بود
مال خودتون بود ديگه
خيلي قشنگ بود
مخصوصا اون اخريه بارانه
موفق باشيد
با تشكر از حضورتون وراهنمايياتون
خداحافظ
سلام .بسيار زيبا بود از دل برامده بود وبر دل نشستميخواستم با يک بيت از حافظ مهمانتان کنم فال گرفتم که هر چيبراي نوشتن در اينجا مناسب باشه بياد. فاتحه شم خوندماجالب اومد مثل هميشه طفيل هستي عشقند ادمي و پري /ارادتي بنما تا سعادتي ببرياولين بيتي که به چشمم خورد هم جالب بود :.......... طريق عشق طريقي عجب خطرناک است /نعوذ بالله اگر ره به مقصدي نبريمعني اش رو هم توکتابم نوشته
نوشتم که اگه کسي مثل خودم معني اصلي مصرع دوم رو متوجه نشه بخونه.راه عاشقي راهي بسيار دشوار وپر از مهلکه است .پناه بر خدا اگر راه به حضور مرشدي دل اگاه نيابي تا تو را دستگير شود و به سر منزل مقصود برساند
حتي به عشق اقا هم اگه باشه نبايد جوري باشه كه ادم از حسرت ديدارش خونه نشين بشه.ببخشيد زياد شد . اولها من خيلي فال حافظ رو قبول نداشتم ولي چون حافظ کسي است که به درجات بالاي عرفاني رسيده و از مرتبه بالايي برخوردار است ( شيخ رجبعلي خياط هم حافظ رو در يک مقام بالايي ديده بيشتر اعتماد کردم)که اگه از خدا بخواد شايد بشه بهترين بيت که مناسب حال ادم باشه بياد مثل خيلي وقتها که اين اتفاق افتاده.
خدا کند که کسي درد عاشقي نکشد
بريده است امانم عزيز باور کن
خدا كند كه بيايي...
درست از شب چشم تو تا همين حالا
نمي زند ضربانم عزيز باور کن
آفرين........اين بيت جدن محشره.........کليت کار به دل ميشينه آقاي صفي ياري........زبانش خيلي صميميه............
با اين تواصيف ولي فکر نميکنم کلبه و جغد رو بشه با هم نسبت داد..........جغد تو خرابه ها ميگرده....مثيلش زياد چفت نشده.......
ممنون بابت سرزدنها و همه لطفها...............
بهروز باشيد( به.......روز)
مزن تنبور غم در داغ ليلي مکن آشفته حال زار ليلي
به يک عشوه بگير دامان ليلي مگو يادش به مجنون نيست ليلي
بساز سقفي براي نا خوشي ها که تب دارد تن بيمارليلي
سلام عليكم
اين ابيات نچندان خوب را در مشاعره كلوب براي مجنون سروده بودم و با تغييرات به نام ليلي به سروده شما تقديم مينمايم
موفق و مويد باشيد