سلام ..دیشب بعد از مدتها رفتم تو وبلاگ اخوی عزیزم ( خانه طلبگی)
اخوی گلم یه نقد آتیشی به فیلم اخراجی ها زده بود.... خیلی جاهاش درست بود و بعضی جاهاش هم هی یه کمی تند و یه کمی تعصبی و دلسوزانه
بخاطر همین مطلب تصمیم گرفتم یه نقد کوچولو به نقد اخوی ام بزنم تا بدونه بر هر نقدی نقدی هست و مطلق خوبیها خداست.
پس شروع می کنم ..یا علی
آقا مسعود از خودت بعید بود
مخلص درجه یک اخوی عزیزم هستم و از دور اردات ام رو ابلاغ می کنم.
اولا شما چرا گیر دادی به این مسعود ده نمکی بیچاره...بدبخت هر کاری می کنه یه عده گیر بهش می دن ...
دور از جون انگار قرار شده نذاریم کسی به سراغ ساختن فیلم مذهبی و ارزشی بره..نمی ذاریم دیگه..از یه طرف دوستها ..از یه طرف ......ها .
شما خودت اهل فضل و هنر و ریزبین این قضیه ای ..شما که می دونی الان کار ارزشی کردن چقدر مشکله...شما که می دونی چه بلایی به سر عقاید جوونها آوردن ...حالا ما هی بشینیم رو منبر ..بگیم آی جوونها گناه نکنید قیامت بهتون گیر می دن........ اخوی جونهایی که من و شما زیاد می بینیم تو جامعه خیلی زیاد نیستن ...اونهایی رو که کم می بینیمشون بیشترن.
یه کمی باید به فکر بیشترها هم باشیم. با زبون خودشون حرفمون رو باهاشون بزنیم.
بنا نیست از اگه از صد کلوم حرفمون صد تا رو نگیرن شگست خورده باشیم ... نه بخدا اگه صد تا حرف کم ربط هم بزنیم بخاطر یه حرف اساسی و بخاطر فهموندن همون یه حرف صد تا حرف بی ربط سرهم کنیم تو این زمونه می ارزه..
شما خودت استادی ...گذشت اون زمونی که یه روحانی و استاد بشینه رو منبر مردم صف بکشن حاجی چی می گه تا بگن چشم... الان باید بری سراغ تک تک افراد و برای هر نفر یه منبر بری.
ده نمگی به احساس من خواسته بود راه رو برای فهموندن اون حرفهای اساسی باز کنه..راه رو برای اینکه عموم مردم بفهمن که می شه لحظه آخر خر بن یزید ریاحی شد حتی اگه از اول ابالفضل نبوده باشی برای امام حسین(ع).. بنظرم این فیلم یه جورهایی فاصله ها رو کم کرد...فاصیه بین خوب ها و بدها.... فاصله بین خوب مردن و بد مردن...فاصله بین عشق مجازی تا رسیدن به یه گوشه ای از عشق حقیقی... بنا نیست به یه توبه کار یه دفعه همه چیز بدن... بهش یه چشمه از خوبی رو هم بدن برنده شده..من بارها با این فیلم از ته دلم خندیدم و از ته دلم گریه کردم...این فیلم فاصله بین خنده و گریه رو بشدت کم کرد.... فاصله بین ما و خوبها وبدها رو..
بدها هم می تونن تو لحظات بارونی خیس بشن و حس کنن رحمت خدا رو..... مثل خوبها.. بعضی ها به نیت بد وارد یه کار خوب می شن اما خوبیها دلشون رو می بره... تسبیح های دزدیده رو پس می دن...برای استشمام بوی خدا ماسک رو بر می دارن.... حتی اگه خودشون هم نفهمن تو مسیر خدا افتادن...
داداشی ... من و همسن های من اونجور جبها ای رو دوست داریم که هر لحظه فاصله ها کم می شه....وگرنه جبهه نمی ریم اگه جنگ بشه.... اونجا جای عوض شدنه...جای جلوه کردن مقلب القلوب.....
توی این فیلم کم نبود صحنه های بی بدیل.....یادت بیار سرهنگ جانباز ارتشی ...صدای نوار بچه اش.....ماسک بزغاله برای بچه کوچولو.....پاک کردن میدون مین با تکون خوردن دل یه لات ... خجالت کشیدن حاجی از عاقبت به خیری اراذل و اوباش....ایثار بسیجی کم سن و سال تو قضیه نارنجک و......
بابا اگه این فیلم فقط یکی از اینها رو هم داشت بس بود...این فیلم باعث شد لات ها و بی سرو پاها هم بفمن می شه یه تکونهایی خورد... فهمیدن محکوم به بد بودن نیستن و خدا همیشه در انتظار رفیق تازه است.
یه گوشه از حرفهاتو بخون:
چرا خانواده معظم شهدا را افرادی التقاطی معرفی کرده و در یک دست آنان تسبیح و در یک دست آنان ابزار موسیقی قرار می دهیم ؟
چرا عینک بد بینی و نگاه منفی خود را آنقدر تسری می دهیم که جلوه های ملکوتی و منحصر به فرد دفاع مقدس را تحت الشعاع ذهنیت خود قرار داده و در حق جبهه و جبهه ای ها جفا می کنیم ؟
چرا خدای ناکرده حاضر می شویم اعتقادات ، ارزشها و ارمان ها ی خود را به خاطر" گیشه " و" خنده چوب حراج بزنیم ؟
یادت نره تسبیح و آلت حلال موسیقی متضاد و انکار کننده هم نیستن...همونطور که تسبیح و اینترنت خنثی کننده هم نیستن.... تعجب کردم از این حرفت . چون شما خیلی با کلاس تر از این حرفهایی عزیزم
یادت نرفته که خنده و جک های درون سنگری یکی از نقطه های قوت دفاع مقدس و جاذبه های اون بود..
ما نباید شهدا و ایثارگران رو برای نسل امروز دست نیافتنی جلوه بدیم... فقط باید بگیم اونها از ما جلو افتادن و رسیدن و ما عقب موندیم و معلوم نیست بالاخره می رسیم یا نه؟ فقط همین ..اونها از جنس ما از خاک ما از شهر ما و از قماش ما بودن....اونها هزار جور آدم بودن که عشق یه جورشون کرد..
گفتی :
راستی جابگاه زین الدین ها ، باکری ها ، حاج همت ها و سایر سرداران دفاع مقدس در کجای این فیلم است ؟
آیا جای عشق به خدا ، امام ، دلهای کربلایی ، امام حسین ، ابوالفضل ، حضرت زهرا ، پیشانی بندها ، نماز جماعت های باحال ، نماز شب ها و راز و نیازها ی سحرگاهی ، دعاها و زیارت عاشوراها که انسان را از فرش به عرش می برد در فیلم خالی نیست ؟
منهم بعنوان یک نقد موثر حرفت رو شدیدا قبول دارم..راست می گی ..اثر پذیری این لات و لوتها از جبهه خوب به چشم نمی اومد...جاذبه های حبهه رو خوب نمی شد لمس کرد. من هم نفهمیدم بنا بود کجا یه جرقه کلی و یه شوک تموم کننده معنوی به اینها وارد بشه تا لا اقل بعشی هاشون یه رکعت نماز بخونن ...قبول دارم حرفتو...اینجا کم کاری شده ..اونهم اساسی..
حرف آخر:
خدا سوز دل ات رو ازت نگیره .... می سوزی که برای شهدا و رزمند ها کم کاری شده ..راست هم می گی ...اما کوتاه کنم ... من فرق ام در این بحث با تو اینه ..می گم : خدا رو شکر بالاخره بعد از مدتها برای شهدا یه نفر یه ذره کار کرد...خدا عوض اش بده ....تا بتونه با سوز و گداز و قدرت جذب بیشتری کار کنه...اللهم قو علی خدمتک جوارحی
مخلص دربست شما
برادر کوچکت مهدی صفی یاری