امروز حضرت آقا کاری کردند کارستان که فقط از وجود نازنین خودشان بر می آمد و بس ...
بعد از روزها انتظار ، جمعه رسید و یار رسید و مقتدا بر منبر ولایت ، حرف دل مومنان را فرمود ...
دوستان دیدید آقا از بعضی حرکت های دو طرف ناراحت بودند و گلایه کردند . دیدید تند روی از هر طرف که باشد گوارای دل رهبر فرزانه نبوده است . دیدید که حرف زدن و عمل کردن به اسم رهبری قبل از تعیین امر و تکلیف از جانب ایشان درست نیست .
در کل با تاییدات ایشان و تذکرات ایشان باید موج های رنگی جمع شود و مردمی که محبت شان به ولایت مثل موجی خروشان و به مثابه عصای موسی در برابر سحر حقیران است ، گوش به امر مولای خود با تبعیت محض از فرامین آسمانی شان قلب نازنین ولی خود را شاد کنند و دست در دست دولت منتخب راه سبز امام و شهدا را ادامه دهند تا نام ایران و ایرانی بر قله های عزت و افتخار بدرخشد.
کاش..کاش...کاش کاری نمی کردیم که رهبر از جان عزیزترمان امروز به ساحت مولایمان اینگونه درد دل کند :
ای مولای ما ، ما آنچه باید بکنیم انجام میدهیم و آنچه باید گفت گفتیم و خواهیم گفت، من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به من دادید، همه اینها را در راه این انقلاب و این اسلام فدا خواهم کرد. اینها هم نثار شما باشد.
سید ما مولای ما دعا کن برای ما. صاحب ما و صاحب این کشور و صاحب این انقلاب تویی. پشتیبان ما شما هستی. ما این راه را ادامه خواهیم داد. با قدرت هم ادامه خواهیم داد. ما را با دعای خویش پشتیبانی فرما.