بنا نبود کسی پیکر تو را ببرد
عبای کهنه ی پیغمبر تو را ببرد
بنا نبود کسی نیزه بی هوا بزند
بنا نبود که بال و پر تو را ببرد
بنا نبود که در روز آخر عمرت
اجل بیاید علی اکبر تو را ببرد
بنا نبود برای دو قطره آب فرات
سه شعبه حنجره ی اصغر تو را ببرد
بنا نبود اگر در غروب کشتندت
شبانه جانب کوفه سر تو را ببرد
....
تمام جسم تو گیرم مقطع الاعضا
بنا نبود که انگشتر تو را ببرد
....
ز روی نیزه صدا می زدی که ای خواهر
بنا نبود کسی معجر تو را ببرد
....
مهدی صفی یاری ::: یکشنبه 91/8/21::: ساعت 11:53 عصر
نظرات دیگران: نظر