سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] کارها چنان رام تقدیر است که گاه مرگ در تدبیر است . [نهج البلاغه]

نیمه ماه رسید و قمری می آید
خبر آمد که مبارک سحری می آید
ماه در لاک خودش رفت و نیامد بیرون
تا شنید از خود او ماه تری می آید
رفت خورشید پی کار خودش تا گفتند:
صبح خورشید ز سمت دگری می آید
حاتم از فرط نداری به گدایی افتاد
تا شنید از همه بخشنده تری می آید
ای کرم زاده ، کرم پیشه ، کریم بن کریم
ای علی زاده ی از ریشه کریم بن کریم
ای حسن نام و حسن خلق و حسن جلوه حسن
کرده الطاف تو یک عمر به من جلوه حسن
همه را با کرم ات مست گدایی کردی
عبد بودی و خدا خواست خدایی کردی
لطف تو آمد و دلهای ولایی را برد
کرم ات آبروی حاتم طایی را برد
آنقدر جود نمودی که دلم بی تاب است
هر کجا اسم شما هست گدایی باب است
دو سه باری همه زندگی ات بخشیدی
دشمن ات را تو به بخشندگی ات بخشیدی
تو در اوجی و به پایین نظرها داری
تو عزیزی و به مسکین نظرها داری
به همه از کرم و لطف شما خیر رسید
کرم ات هم به محبان تو هم غیر رسید
سفره انداختی و اینهمه مهمان داری
تو خودت  معجزه ای ، آیه قرآن داری
یک جهان عبد و گداهای پریشان داری
فکر کردم نکند ملک سلیمان داری!
مثل موسایی و اعجاز عصایت جاری است
نه نگفتی به کسی ، دست عطایت جاری است
چه کسی مثل تو اعجاز مسیحا دارد؟
چه کسی مثل تو یک مادر زهرا دارد؟
چه کسی مثل تو باباش ولی الله است؟
هر که شد منکر آقاییِ تو گمراه است
ای کریمان همه در پیش عطایت بی چیز
ای کرامت ز وجود حسناتت لبریز
به جهانی همه دم  لطف و عطای تو رسید
چه کسی در کرم و جود به پای تو رسید؟
اسم تان آمد و گلهای زمین وا شده اند
پیش پاهای شما جن و ملک پا شده اند
ای که در طایفه جود کریم ات خواندند
مثل بسم الله رحمن رحیم ات خواندند
پای این سفره نشاندید و بفرما گفتید
باز انعام رساندید و بفرما گفتید
سر این سفره به والله نشستن دارد
روی ارباب خداییش که دیدن دارد
پسر شاه شدن شاه شدن هم دارد
پسر ماه شدن ماه شدن هم دارد
ای کریم از تو ما  هر چه بگویید رسید
دل من از تو به سر منشاءتوحید رسید



مهدی صفی یاری ::: چهارشنبه 91/5/11::: ساعت 6:44 عصر نظرات دیگران: نظر

ما را نشانده اند سر سفره ی کریم
یکباره خوانده اند سر سفره ی کریم
از عرش هم تمام ملائک یکی یکی
گیسو فشانده اند سر سفره ی کریم
از بس کریم بود که انگشت بر دهن
یک عده مانده اند سر سفره ی کریم
حاتم که هیچ، طایفه ی حاتمان همه
خود را رسانده اند سر سفره ی کریم
مهمان ِ خوانده هست ولی باز بیشتر
خیل نخوانده اند سر سفره ی کریم
....
اصلا بهشت را به پشیزی نمی خرند
آنها که مانده اند سر سفره ی کریم



مهدی صفی یاری ::: سه شنبه 91/5/10::: ساعت 5:23 صبح نظرات دیگران: نظر

اگر تاریخ خلقت را بصورت عصر به عصر ورق بزنیم ، از عصر حجر تا عصر آهن و عصر ارتباطات و فناوری ، هر کدام مشخصه ای دارند که در سایر اعصار وجود نداشته است . پیشرفت ها در ایجاد فناوری های اولیه و بعدها فناوریهای پیشرفته جهت استفاده بشر و بهره مندی هر چه بیشتر اشرف مخلوقات از نعمات الهی فراهم آمدند. هرچند گاهی پیشرفت های ظاهری باعث عقب افتادگی های معنوی گردیدند و انسان را از آنچه که باید به آن می رسید محروم کردند.
با توجه به اینکه قرآن کریم ستون نگه دارنده تمام ارزشهای اسلامی و حبل الله المتین و حقیقت وحی و کتاب سازندگی بشریت است ، بی شک در عرصه خطرها نیز می تواند بهترین دافع و مانع از حدوث وقایع ناگوار ضد ارزشی و مخرب باشد .
انسان سازی و هدایت گری ، خاصیت همیشگی و ماهیت جاودانه این کتاب آسمانی است که از صدر اسلام تا کنون ، کلید نجات بشر از بحران های اخلاقی ، اجتماعی و آشفتگی های معنوی بوده و هست .
ماهیت قرآن، ماهیتی اندیشه محور و دعوت کننده به تفکر و تعقل است .
در عصر جنگ نرم ، دشمن ظاهرا سلاح گرم و آتش و آهن را کنار گذاشته و توپخانه معاندان ، سنگرهای عقیده ای و باورهای ارزشی را نشانه می گیرد .
گاهی سنگری ویران می شود ، گاهی آسیب می بیند و امکان بازسازی وجود دارد ولی گاهی عاملی بازدارنده ، آتش خصم را به سمت خودش بر می گرداند .
قرآن کریم، همان عامل بازدارنده و سیستم ضد موشکی است که با هدایتگری نبی مکرم اسلام (ص) ، اهل بیت علیهم السلام و علمای دین  و ارواح تربیت یافته مومنین ، سمت و سوی آتش دشمن را می یابد و هجمه آتش را به سنگر خصم هدایت می کند و با عمل رادارهای سیستم هدایتگر مدافع ، مسیر حرکت عوامل مخرب و ویرانگر دشمن شناسایی و از اصابت موشک های سهمگین شیطان به سنگر باورهای دینی و معنوی فرد جلوگیری می شود.
قرآن کریم هدایت است ، قرآن کریم سپر موشکی است ، قرآن کریم عامل بازدارنده است ، نقشه راه است ، اسلحه مومن است ، چراغ منوّر است ، قرآن کریم همه چیز یک مومن برای مومن ماندن است .
بی شک با توجه به اعجاز همه جانبه کلام الله مجید ، این کتاب آسمانی برای هر زمان و هر وسوسه نفسی نشانه و آیت دارد . داستان انبیاء می گوید ، راه را از چاه نشان می دهد ، از چاه رفتن یوسف می گوید ، از عزیز مصر شدن اش می گوید ، از بصیرت می گوید ، از حق و باطل می گوید و به قلم قسم میخورد و مژده می دهد که لا تقنطوا من رحمه الله ، ان الله یغفر الذنوب جمیعا.
قرآن سرچشمه بصیرت است و کسی که پای این چشمه نورانی ، عطش معرفت نداشته باشد ، راه را گم می کند و در برهوت جهل  و سرگردانی به عطش ظلالت هلاک خواهد شد .
گاهی شیطان چنان حق را در باطل و باطل را در حق ممزوج می کند که گویا حق همان باطل است و باطل همان حق.
قرآن کریم مثل چشمه ای زلال ، خبائث را می شوید و مسافران خسته و طوفان زده دریای زندگی را به بلد امن و ساحل نجات می رساند که : الا بذکر الله تطمئن القلوب
قرآن راه دوباره دوستی بشر با خداست و در هر بطن اش هزار ستاره امید می درخشد و اتصال قرآن به اهل بیت (علیهم السلام) ، راهی نورانی است که هیچگاه در آن خاموشی و ظلالت و ناامیدی راه ندارد.
باشد که در ماه خدا ، پای سفره قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)  متنعم شویم و سنگرهای اعتقادی و معنوی مان را با تمسک به قرآن و عترت از شر شیاطین و جنگجویان جبهه جنگ نرم حفظ کنیم.



مهدی صفی یاری ::: پنج شنبه 91/5/5::: ساعت 1:7 عصر نظرات دیگران: نظر

تو طبیبی ، شفای من هستی
من مریضم دوای من هستی
در دل لحظه های تاریکم
شاهد هر خطای من هستی
نیمه ی شب اگر تو را خواندم
عاشق ربّنای من هستی
تو خودت هم شدید دلتنگ
سوز و آه دعای من هستی
من اگر بنده بدی بودم
خوب شد تو خدای من هستی
ربّنا ربّنا الهی عفو
ای خدا ای خدا الهی عفو
من اگر عبد بی سر و پایم
سر و سامان ماالهی عفو
سالها بنده ات فراری بود
عوض سالها ...الهی عفو
دل من گیر کرده در دنیا
ربّنا آتنا الهی عفو
باز هم دعوتم الهی شکر
من و ماه خدا الهی عفو
همه ی عمر از تو دور افتاد
دل بی دست و پا الهی عفو
تو در این ماه رحمتت دیگر
راه ده بنده را ...الهی عفو
باورم هم نمی شود یارب
من و این گریه ها ....الهی عفو
حتم دارم یکی دعا کرده
این گدای تو را الهی عفو
من کجا و نشستن اینجا
من کجا تو کجا الهی عفو
آمدم تا خود تو بنشانیم
سر این سفره ها ....الهی عفو
یک نفر بین روضه  یادم کرد
بین صحن طلا ...الهی عفو
یک کبوتر بپای من گل ریخت
در باب الرضا ...الهی عفو
بالهایم مرا شبی بردند
تا خود کربلا ...الهی عفو
یک نفر چشم های من را بست
در دل قتلگا ....الهی عفو
چند لحظه گذشت و من دیدم
 بر سر نیزه ها ....الهی عفو
مزد این  روزه داری ام باشد
سفر کربلا ...الهی عفو
روضه در آخر کمیل ات بود
یا سریع الرضا ....الهی عفو



مهدی صفی یاری ::: دوشنبه 91/5/2::: ساعت 12:39 صبح نظرات دیگران: نظر

باید خودم را جمع و جور کنم

 این روزها چقدر تار شده ام

تقصیر آینه نیست ...

 آینه را می بوسم

خودم را از زیر قرآن رد می کنم

راه می افتم به طرف تو

خداحافظ خودم

 دیدار به قیامت ...

طلوع ماه ضیافت الله مبارک باد..سر سفره های فیض ، ملتمس دعاییم...یا علی ع

...



مهدی صفی یاری ::: جمعه 91/4/30::: ساعت 11:16 عصر نظرات دیگران: نظر

یک بار کافی است نگاهی کنی ....همین

آیینه هم برای تو دلتنگ می شود......

 

 



مهدی صفی یاری ::: سه شنبه 91/4/27::: ساعت 9:6 صبح نظرات دیگران: نظر

آقا ممنون
خواستم یه تشکر بکنم
امسال
جمکرانِ شام نیمه شعبان ات یه جور دیگه بود...
دستت رو می بوسم
خیلی آقایی..
التماس دعا...
ایشالله زودتر برگردی
راستی ...
تسبیح ام تو جمکران جا مونده...
دلم هم همینطور

***

پی نوشت1:

ما را نمی خرند کسانی که دلبرند
افتاده ایم گیر کسانی که شر خرند



مهدی صفی یاری ::: دوشنبه 91/4/19::: ساعت 2:12 عصر نظرات دیگران: نظر

سلام مهدی جان

خوبید آقا ؟

راستش را بخواهید

امروز می خواهم مثل کلاس اولی ها

ساده و بی دروغ بنویسم

حتما غلط دارم

ولی دروغ نمی نویسم

من مهدی هستم

و شما هم مهدی

شما چقدر آقاییید

که به روی خودتان هم نمی آورید

فرق میان خودتان و من را

و می گذارید همه مهدی صدایم کنند

راستش را بخواهید

از روز اولی که یاد گرفتم بشنوم

 نام تو را در گوشم خواندند ...

بعد از چند الله اکبر...

مهدی مهدی مهدی

و از روز اولی که گفتند اسمت چیست؟

اسم تو را

بجای خودم گفتم

امروز سی و سه سال است

که اسم تو روی من است

..... 

امروز سی و سه سال است 

 که یک غرور دلتنگ

لم داده است

روی شناسنامه ام

دست پدرم درد نکند

که اسم تو را روی من گذاشت

 ولی

چقدرسخت است

وقتی این مهدی هست

 و آن مهدی نیست...

یعنی

می شود

یک روز

هم این مهدی باشد

و هم آن مهدی ؟!

..........

پی نوشت 1:

جدیدترین شعر ناقابلم رو که هدیه به امام زمان (عج) شده تو وبلاگ شب شعرم بخونید...مطلع شعر : دارم از شهر می زنم بیرون .....مثل دیوانه های زنجیری ..www.shabesheer.parsiblog.com



مهدی صفی یاری ::: چهارشنبه 91/4/14::: ساعت 7:17 عصر نظرات دیگران: نظر

 

این شعر رو متفاوت بخونید ...درست مثل چوپان و موسی ....

برای کسی که خودش هم انتظار برگشتنش رو می کشه ...

کاش کمی آه تو را داشتم
  
عکس رخ ماه تو را داشتم
من نگران توام آقای من

کاش که همراه تو را داشتم

پی نوشت1:

سلام ( م) بزرگوار. پیام خصوصی تون رو خوندم ولی چون وبلاگتون غیر فعال شده و مسنجرتون هم مشکل داره نمی دونم چه کمکی از دستم بر می آد. شما راهنمایی بفرمایید من سعی می کنم حتما خدمتتون باشم.التماس دعا

پی نوشت 2:

با سلام ، در جواب سئوال یکی از دوستان عزیز در این مورد که چکار کنیم نسبت به نماز کاهل نباشیم و توجه مون بیشتر باشه ، اولا من خودم عامل نیستم و دعاکنید که خودم هم  به حقیقت این بحث پی ببرم. دوما چند نکته که از بزرگان رسیده خدمت این بزرگوار تقدیم می کنم : اگه می خوایم توجه مون به نماز و حقیقت و روح نماز بیشتر باشه بهتره این نکات رو رعایت کنیم :

1:حضور درنمازهای جماعت
2:نماز خواندن در اول وقت
3:تهیه کردن لباس و جانماز زیبا و مخصوص نماز
4:نماز خواندن در ساعاتی که سر حال هستید
5:توجه داشتن به معنای کلماتی که در نماز گفته می شود

ضمنا یه نکته ضروریه که باید بهش توجه بشه : هیچوقت بخاطر اینکه حس می کنیم به روح نماز پی نبردیم و لذت معنوی کافی رو از نماز نمی بریم  اصل نماز رو ترک نکنیم..انشالله با استمرار عمل و استعانت از خدای منان زودتر به روح و باطن این مهم هم می رسیم...التماس دعا

پی نوشت 3 :
سلام  دوست گرانقدر (آشنا)
ممنون از دغدغه دوستانه تون . من هم راجع به این موضوع خیلی نگرانم . اما به دلایلی نمی تونم قدمی بردارم. این رو به حساب بی توجهی ام به موضوع نذارید. دلایلم قانع کننده است ولی از بیانش معذورم...بازم ممنون بخاطر اعتماد و لطف تون...
ضمنا اگه مطلب جدیدی داشتید که فکر کردید می تونه راجع به این بحث کمک کنه ارائه بدید . التماس دعا



مهدی صفی یاری ::: پنج شنبه 91/4/1::: ساعت 10:3 صبح نظرات دیگران: نظر

   این هم از خوب هایمان ...

خورشید

هر روز

نماز صبح اش قضا می شود

 



مهدی صفی یاری ::: یکشنبه 91/3/28::: ساعت 8:41 عصر نظرات دیگران: نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >