• وبلاگ : پري براي پريدن
  • يادداشت : انسانهاي چهار پا
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اول اينکه حاجي سلام فداي ريش هاي حناييت
    ميخواستم بنويسم حوصله خوندن مطلبم ندارم شرمنده اخلاقتم.
    (يعني ربطي به اين مطلب نداره همينجوري الکي نوشتم)
    امروز دعاي ندبه خيلي حال داد بعضي از دوستان که نيومدن بسوزه يه جاييشون



    فکر بد نکن منظورم دماغشون بود
    بده کاري يادت نره همين حالا پاشو بنويسش
    ما هم که ربا خواريم يه کتاب اومد رو بدهکاريت
    خيلي باحالي................. البته ريشات

    بعضي وقت‏ها دور و بر آدم از اين چهارپاها پيدا مي‏شه...

    بعضي‏ها سريع به خاطر "خواهي نشوي رسو"ا، همرنگ و همشكل اين جماعت مي‏شن. يادشون مي‌ره يه روزي اونا هم روي دوپا مي‌ايستادند، چشمشون، دلشون، گوششون فقط همون چيزي رو مي‌بينه که مي‌خواد....

    بعضي وقت‏ها هم مجبوراً با اونا سازش کنن. يا کنار بيان. اونجاست که آدم مي‌تونه عبرت بگيره. اونوقت خيلي راحت مي‌تونه خودش رو بکشه بالا. بره اون بالا بالاها...

    دلم خيلي تنگ شده. دعامون کن... حتماً حتماً

    ممنون

    يا حق

    سلام

    به نكته ي قابل تأملي اشاره كرديد. مطمئنا وقتي عنوان اشرف مخلوقات به ما انسانها نسبت داده ميشه، بايد در رفتار و كردار و اعمالمون يه فرقي بابقيه ي مخلوقات داشته باشيم.

    هميشه از خدا بخواهيم كه ما را به حال خود وا نگذارد، كه او ارحم الراحمين است.

    موفق باشيد.