خدايا کمک کن حسين رو اونجوري دوست داشته باشم که دشمنان حسين نمي پسندن...

...خدايا عشق ..شور و (شعور )...چقدر پيش هم قشنگن

حاجي هر وقت تونستي يه جوونو از تو خيابون و هرزگي کردن و هزار تا کار حرام ديگه بگيري و عاشق حسينش کني و راه حسين رو بهش نشون بدي بدون اون موقع دشمنان حسين و اسلام رو ترسوندي .من قصد بي احترامي نداشتم و ندارم ولي شما مارو بيشعور خطاب کردي
اي کاش داستان حضرت موسي و اون چوپاني که داشت با خداي خودش صحبت ميکرد رو پيدا کني و بخوني.خدمت تمام بچه هيئتي ها شما خودتونو ناراحت نکنيد ما هرطور دوست داشته باشيم با حسين خودمون صحبت ميکنيم اتفاقا خوب شد که حاج مهدي اين مطلبو نوشت درسته که به صورت پوشيده و با جملات ادبي به ما توهين کرد ولي در عوض خوبيش اين بود که دوستان و دشمنان خودمون رو شناختيم .

يا اصلا چرا اينطوري دعا کردييد خداکمک کن که حسين اون طوري که ايشون دوست دارن دوست داشته باشيم.

من چند تا توصيه به شما دارم اگه از CDمراسمات اقاي سلحشور استفاده ميکنيد لطفا CDمراسم رو کامل بخريد قسمت هروله شو خوب نگاه کنيدرقص هيئتي رو واقعا خجالت داره اين حرف رو شما گفته باشيد

من که نتونستم جواب اين تخريب تون رو بدم ولي ايشا الله بحق دستاي بريده حضرت عباس اهل بيت خودشون جوابتون رو بدن

-راستي شما که جلوي اوني که ذکر حسين حسين رو مي گفت رو گرفته بوديد اصرار داشتيد بدون ميکرفن حسين حسين بگه ايشون يه حسين ميگه وسيستم صوتي يه حسين ديگه ميگه نيازي به نفس نيست خواستم بگم که بدونيدزشته واسه شماي که احساس ميکنيد بهترين مداح سطح استان هستيد اين رو ندونيد صرفا جهت اطلاع

4-کسي تو اون هيت نگاهش به شما نبوده احساس تون کاملا اشتباه بده(گفتن مداح بايد اعتماد به نفس داشته باشه نه در اين حد بابااااااااااااااااااا)

حالا جواب سوالات

ع ع ع ع ع شمام ازاون اهنگاي اکسيژن دار گوش ميدي وا نکن اين ارارو زشته پسر پغمبر.

انگار چيه مشتي هي مست شده بوديم با اسم امام حسين مست شده بوديم يه لذتي داره بدون ريا بدون اين که واسه مقام و بالا بردن خودت حسين حسين بگي.اخي يه وقت فکر نکنيدباشما بودم ا.

حاجي حسيني بودن به ريش نيست به ريشه ست. هنر اين که افرادي رو که به قول شما ظاهر خوبي رو نداشتن حسيني کنيم

بچه هاي هيئت ما تقريبا افراد جون هستن هنوز صاحب قلم نيستن مثل شما ماشاالله البته همه نوح هاي که گوش کرديدشعراش مال مداح هيئت بود هيئت بيراق الزهرا بااين جمعيتيکه داره 6 نفر پرورش داده و تقديم اين نظام اسلامي کرده که در اينده نزديک بيشتر خواهدشد که همه ي اين افراد حاضر به جان فشاني براي اين انقلاب ورهبر انقلاب حضرت اقا امام خامنه اي هستند

يا رب الحسين

اول از همه ما واسه هر مراسم پيامک هاي رو ميفرستيم کسي رو شخصآ دعوت نمي کنيم به کسيم اسرار نمي کنيم.

2-تا اون جايي که من مداح هيت ميشناسم از بچگي مون باهم بزرگ شديم مداحي رو از شما ياد نگرفت بخاطر ادب اين حرف و به شما گفتن شما به خودتت نناز ايشون مداحي رو از اسيد جواد ذاکر وحميد عليمي و حسين عيني فرد و جواد مقدم که شما تو ين مداحا نيستيدصرفا جهت اطلاع

آية الله صافي گلپايگاني(دام ظله):

جواب: گاه مي‌شود كه اشخاص مصيبت‌زده از شدّت تأثر از جا بر مي‌خيزند و مي‌روند و مي‌آيند و خود را مي‌زنند و فرياد مي‌كنند؛ اگر كسي در مصيبت حضرت سيدالشهدا سلام‌الله‌عليه كه اعظم مصائب است واقعاً چنين حالي پيدا كند، يا مثل تباكي چنين حالي را دارد نمي‌توان اين حالات را اهانت دانست. در اين موارد سليقه‌ها مختلف است؛ بحسب ازمنه و امكنه فرق پيدا مي‌كند و عرف عام را بايد ملاك دانست. آنچه لازم است اين است كه همه بر حفظ و شكوه و عظمت و حقيقت و وقار قدس و ملكوتي اين برنامه و نشان دادن كمال حزن و اندوه خود اهتمام نمايند.

خواهش ميکنم به ادرس زير هم بريد:

lhttp://ya-lasarat.ir و فلسفه هروله رو بخونيد.

برهنه نمودن بدن به هنگام سينه زني

سؤال: برهنه شدن در هنگام عزادارى چه حکمى دارد؟

جواب: نظر اکثر مراجع: اشکال ندارد، مگر اينکه موجب مفسده شود.

مکارم: بنا بر احتياط واجب جايز نيست.

سؤال: آيا جايز است در مراسم عزادارى امام حسين عليه السلام مردان در مقابل ديد زنان، برهنه شده و عزادارى کنند؟

جواب: امام و فاضل: اگر باعث مفسده نباشد، اشکال ندارد و بر زنان واجب است از نگاه کردن به بدن نامحرم اجتناب کنند.[10]

مکارم: احتياط واجب آن است که مردان از اين کار خوددارى کنند.[11]

تبريزى: اشکال ندارد.[12]

صافى: اگر در معرض ديد زنان نامحرم نباشد، اشکال ندارد.[13]

بهجت: بنا بر احتياط واجب بايد بدن خود را از نامحرم بپوشاند.[14]

10] . امام، استفتائات، ج 3، سؤالات متفرقه، س 46؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2163 و 2165?

[11] . مکارم، استفتائات، ج 2، س 765?

[12] . تبريزى، استفتائات، س 2004 و.، لخت شدن عزاداران.

[13] . صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1597?

[14] . بهجت، توضيح المسائل، م 1937?