• وبلاگ : پري براي پريدن
  • يادداشت : يه كم دارم كم مي آرم
  • نظرات : 4 خصوصي ، 12 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خدا ...

    سلام !

    آقاي صفي ياري ! چرا؟؟؟ اين ها كه گفتيد يعني چه ؟ چرا؟؟؟ نكند بال هايتان لاي سيم خاردار هاي ترديد گير كرده باشد ... نكند پر پروازتان شكسته باشد ...نكند دلتان از آدم هاي اين دنياي مجازي گرفته باشد ... هميشه از ديدن آدم هايي كه اگر حتي يك قدم براي «او» برمي داشتند ، قدمشان آنقدر محكم بود كه بعد از رفتنشان جاي قدم هايشان روي صفحه ي ذهنمان ماندگار مي شد ، خوشم مي آمد ... آدم هايي كه از فراموش شدن نمي ترسيدند ، اما فراموش نشدند ... قدمي كه محكم نيست ، اگر هزار هزار هم باشد ، نبودنش بهتر است ... خسته شده ايد ؟ ... كم آورده ايد ؟ ... دلتان از آدم هايي كه حرف هاي تكراري زدن عادتشان شده است ، گرفته ؟ ... مي خواهيد بيت آخر غزل وبلاگتان را بسراييد ؟... مي خواهيد برويد ؟... برويد ...اما قدمتان را محكم كنيد و برويد ... از فراموش شدن نترسيد ، اما فراموش نشويد ... و فراموش نكنيد كه مي خواستيد پري باشيد براي پريدن ... هر چند ، فراموشي خصلت ما آدم هاست ...

    كسي چه مي داند ؟ شايد من هم ديگر فرصتي براي به روز كردن نداشته باشم ... باز هم مثل هميشه ي زندگي ام ، حرف براي گفتن بسيار است و مجال كم ... كاش هنوز فرصت داشته باشيم ...هرچند لحظه ي رفتن را نزديك مي بينم ...

    تمام شد ، چمدان را ببند ، بايد رفت

    تو نه ! كه عقربه ها گفته اند بايد رفت

    شكسته ام ، تنم از بغض جاده مي سوزد

    براي آنكه نگريم ، بخند! بايد رفت

    انشاءالله خيلي زود به بهترين نتيجه برسيد ...

    يا حق