• وبلاگ : پري براي پريدن
  • يادداشت : رقص لب جاده شهدا
  • نظرات : 11 خصوصي ، 41 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    هوالحق

    سلام عليكم ...خوبيد ان شا الله ؟

    باورتون نميشه وقتي داشتم اين مطلب رو مي خوندم ،گريه ام گرفته بود ...چقدر زيبا نوشته بوديد و دلمون رو سوزونديد ....رقص روي گريه ي شهدا ...رقص روي هدف شهدا ...چقدر از اين دوره زمونه خسته شدم !! تنها جايي كه به من آرامش ميده حرم امام رضا (ع) و خاك هاي گرم جنوب و غرب (مناطق عملياتي ) ...دلم براي حس حضور شهدا توي اين شهر كثيف تنگ شده !!!!

    دعا كنيد ما هم همرنگ اين جماعت بي شرم و حيا (بلانسبت شما ) نشيم ....

    يا علي و يا حق ...التماس دعا

    پاسخ

    گريه كردن شما مال اينه كه هنوز آلوده بازي هاي روزگار نشديد ان شاءالله ...خيلي از امثال من با ديدن اين صحنه ها خم به ابرو نمي ارن و شايد فقط براي رفع تكليف هم كه شده ...آهي مي كشن و مي گن ...عجب روزگاريه ....همه چيز برگشته .....خواهر خوبم ديگه رومون نمي شه تو روي مادر و پدر شهدا نيگا كنيم ...رومون نمي شه حتي سلامشون كنيم .... اونها نذاشتند دشمناي اين مردم از مرزهاي آبي و خاكي وارد بشن ..ما پنجره هاي بي غيرتي مون رو به طرف دشمنامون باز گذاشتيم تا هواي تازه تمدن رو نفس بكشيم ...ندونستيم تمام اكسيژن معنويت جامعه مون از اتاق بيرون رفت و هواي تازه بي خيالي و بي غيرتي و مد گرايي و....جاشو گرفت ...نفس بكش و گريه كن ...كاش مي شد ماسكي چيزي پيدا مي كرديم ...يا زودتر خفه مي شديم ....نمي شه كه از خونه مون بريم بيرون