سلام عليكم
و شايد بشود اينگونه ادامه داشت.
وقتي سلام نماز را ميداد رد پايي از حضور بهار روي سجاده اشديده مي شدو بوي عطر جان بخش شكوفه نرگس جان خسته اش را از نو حيات بخشيدو.....................
حضور اش در حيات مسجد با دعاي خطيب اينگونه بر من هويدا گشت.... خواستم دعايي بكنم در همان لحظه همان دعا از زبان خطيب در فضاي مسجد جمكران پيچيده....و من بودن امام مهر را بر روي جاده قلب حقيرم حس كردم
نائب الزياره بودم جاي شما خالي قم بودم و دعا گوي همه دوستان
موفق و مستدام باشيد