• وبلاگ : پري براي پريدن
  • يادداشت : پاي سفره ارباب
  • نظرات : 3 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام خدمت شما...
    راستش چندوقت پيش به اين نتيجه رسيده بودم که آدم نبايد از خدا تندتند و بدون اين‌که بخواد بدونه اون چي ميگه درخواست کنه... يه چيزايي هم تو وبلاگم نوشته بودم...
    ولي عمل‌کردنش برا خودمم سخت بود...
    گيج شده بودم...
    يه‌جورايي توش گير کرده بودم...
    چند روز بود که همش فکر مي‌کردم شايد اشتباه مي‌کنم من...
    تا اين‌که دو روز پيش مطلب شما رو خوندم که تقريبا شما هم همينو گفته بودين...
    ديدم نه... انگار اصل موضوع درسته....
    مشکل خود منم... انگار عادت کردم....
    نمي‌دونم... ولي از اون موقع تا ميام از خدا چيزي بخوام ياد اين حرفا مي‌افتم و ساکت ميشم... نميدونم درستش چيه!!!
    معذرت مي‌خوام وقتتونو گرفتم... ولي گفتم شما شايد بتونين کمک کنين و مارو از گيجي دربيارين...
    در پناه حق...
    يا علي