• وبلاگ : پري براي پريدن
  • يادداشت : از طلبه ها بدمون مي آد !!!
  • نظرات : 18 خصوصي ، 36 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بماند 

    سلام

    من آجي كوچيكه ي شمام

    يه بار از دهنم در رفت به يه طلبه ابراز علاقه كردم

    به خدا خيلي محترمانه و شريف حرفمو زدم اما اون آقا كه فكر مي كرد خيلي روشنفكره گفت كه من اين نوع علاقه ها رو بد نميدونم ولي براش متاسفم چون تو حرفاش به من فهموند كه اين علايق خيلي بچه گانست و تازه از من فرار ميكنه در صورتيكه من بعد از اينكه فهميدم اون بي علاقست خودم رو خيلي بي تفاوت نشون دادم و از مواضعي كه اون تو حتي تو ذهنش بتونه به من تهمت بزنه دوري كردم ولي يه چيزي به من ثابت شد اين كه پسرا حتي طلبه هاشون اصلا جنبه ي ابراز علاقه رو ندارن چون بلافاصله كه من حرفمو زدم گفت خيلي ها به من پيشنهاد ازدواج دادن...

    خدا ميدونه اين خيليها چه كورو كچلهايي بودن كه اونا رو به رخ من

    دانشجوي تهران المپيادي- كه خدا شاهده خيلي ها نه ولي حتما بعضيها -كه يكي دوتا باكلاسشون علنا به خودم كه الان 19 سالمه گفتن-براي رسيدن به من حاضرن خيلي كارا بكنن -كشيد راستش من هنوز خيلي دوسش دارم و اينقدر سطح مطالعه ام بالا هست كه بگم اصلا بچه نيستم و گرنه تا حالا زن يكي از اون بعضي ها شده بودم اما نميدونم چه كار كنم چون آدم مغروري هم هستم اگه ميخوايد من از طلبه ها بدم نياد لطفا راهنماييم كنيد كه با اخلاق گند اين آقا چه كنم در ضمن قابل ذكره كه من در خانواده اي رشد كردم كه بارها وبارها از خانواده ي اونا مذهبي تره

    لطفا كمكم كنيد اگه فكر نميكنيد بچه ام_با توجه به اينكه بلوغ فكري دخترا 6سال قبل از پسراس و اون آقا 23سالشه-

    ممنون