• وبلاگ : پري براي پريدن
  • يادداشت : يك غزل براي فاطميه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    مسيح كردستان حتما بخوانيد

    + وهب‏(ممد) 
    آقا مهدي يه دونست !
    + هدي وصال 

    تقديم به بي بي ام البنين

    گفتم ام البنين دلم پا شد

    گره هاي كه داشتم وا شد

    مادر آب را صدا زدم بعد

    خشكساليم شبيه دريا شد

    + هدي وصال 

    شاعر سلام خسته نباشي غزل بخير

    غزل پر مضموم و قشنگي بود خدا به وقت وشعرتون بركت به ياحق

    چيزي دگر نخواستم روي اين زمين

    تو زنده اي باز نفس ميكشي همين

    + يا زهرا 

    از فاطمه اكتفا به نامش نكنيد

    نشناخته توصيف مقامش نكنيد

    آن دل كه در او محبت زهرا نيست

    علامه اگر هست سلامش نكنيد

    + بابك قنبري 

    كجاست جاي تو در جمله‎ي زمان كه هنوز…
    كه پيش از اين؟ كه هم اكنون؟ كه بعد از آن؟ كه هنوز؟

    و با چه قيد بگويم كه دوستت دارم؟
    ـ كه تا ابد؟ كه هميشه؟ كه جاودان؟ كه هنوز؟

    سؤال مي‎كنم از تو: هنوز منتظري؟
    تو غنچه مي‎كني اين بار هم دهان كه هنوز…

    چه قدر دلخورم از اين جهان بي‎موعود
    از اين زمين كه پياپي … و آسمان كه هنوز…

    جهان سه نقطه‎ي پوچي است، خالي از نامت
    پر از «هميشه همينطور» از «همانكه هنوز»

    همه پناه گرفتند در پي «هرگز»
    و پشت «هيچ» نشستند از اين گمان كه «هنوز»

    ولي تو «حتما»ي و اتفاق مي‎افتي!
    ولي تو «بايد»ي اي مرد ناگهان كه هنوز

    در آستان جهان ايستاده چون خورشيد
    همان كه مي‎دهد از ابرها نشان كه هنوز

    شكسته ساعت و تقويم، پاره پاره شد
    به جستجوي كسي آنسوي زمان كه هنوز…

    تقديم به محضر آقا محمد سعيد ميرزايي

    تا لحظه موعود که از کعبه رسد

    نذر قدم بهار مهدي صلوات

    التماس دعا -- يا زهرا (س)

    مادر مپنداري من از تو دور بودم آنروز در صلب حسينت نور بودم

    آواي مهدي مهدي ات آمد به گوشم برخواست در صلب حسين از دل خروشم

    نفرين بر آن قوم خدا نشناس كردم درد تو را در قلب خود احساس كردم

    اي كاش بودم تا علي را يار بودم يا جاي تو من بين در و ديوار بودم

    كي ميشود بردارم از جانت محن را از خاك بيرون آورم باز آن دو تن را

    در حلقه ي زنجيرشان محكم ببندم فرياد يا اماه رسد از بند بندم

    دريا كنم از خون دل چشم ترم را پرسم چرا كشتيد آخر مادرم را

    مادر به اشك چشم دوستانم داد تو را زين بيدادگر ها ميستانم

    التماس دعا -- يا زهرا(س)

    بسم رب مهدي آل محمد

    مادرم همنام احمد پيش توست قائم آل محمد پيش توست

    بر مزارت روز و شب سر ميزنم ناله هاي واي مادر ميزنم

    با دلي خونين و بغضي در گلو در غمت با اشك مي گيرم وضو

    عالمي در انتظارم مانده اند اشكها از ديده ها افشانده اند

    ناگهان با ذوالفقاري در نيام خواهم آمد تا بگيرم انتقام

    من مهدي ام در دست تيغ انتقامم مادر به قبر مخفي ات بادا سلامم

    اي قلب مجروحم كباب از غربت تو باريده اشكم قرنها بر تربت تو

    شب تا سحرها سوختم از سوز داغت بودم چراغ قبر بي شمع و چراغت

    عمري برايت گريه ام چون ابر كردم هم سوختم هم ساختم هم صبر كردم

    ديروز روي گرداند امت يكسر از تو امروز باشد مهدي ات تنها تر از تو

    مادر دلم خون است از بندم رها كن دستي برآور بر ظهور من دعا كن

    يا با ظهورم انتقامت را بگيرم يا در كنار قبر پنهانت بميرم

    مادر بارها شنيدم قاتل تو را كشت اي يار تنهاي علي آخر چرا كشت

    مادر شنيدم بارها از پا فتادي ديدي علي تنها بود باز ايستادي

    قنفذ در آن ساعت به ثاني اقتدا كرد دست ترا از دامن مولا جدا كرد

    آخر يه روز شيعه برات حرم مي‌سازه...

    حاج مهدي دلمون تنگ شده براي صدات. چه کنيم؟

    سلام
    زيبا بود.

    بانو نگو که خسته شدي , وقت رفتن است
    فکرش مرا به جان تو ديوانه ميکند
    فکري به حال خستگي ما نمي کني
    وقتي که قصد رفتن از اين خانه مي کني


    http://www.askquran.ir/picture.php?albumid=679&pictureid=5248

    سلام

    تسليت...

    بسيار زيبا

    موفق باشيد

    هركه دارد الفتي با فاطمه(س)

    گو بگويد دم به دم يا فاطمه(س)

    التماس دعا

    يازهرا.س

    با سلام
    وبلاگ عـــــــبرت با مطلبي تحت عنوان "اسلحه شناسي جنگ نرم" بروز شد.
    به اميد ديدار شما در اين پست!
    عبرت
    سلام
    تسليت مي گم
    التماس دعا
    مثل هميشه شعرتون زيباست
    + دكتر نگو بلا بگو 
    سلام
    خدا قوت
    التماس دعا